خردخمیر کردن (بَ چَ دَ) ریزه ریزه کردن. خردخاکشی کردن. له کردن. نرم کردن ادامه... ریزه ریزه کردن. خردخاکشی کردن. له کردن. نرم کردن لغت نامه دهخدا